Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6849 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gig
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grains
U
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
skiff
U
قایق سریع السیر
speedboats
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
yawl
U
قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل شده در کشتی
fishingboat
U
قایق ماهی گیری
gigs
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
cutters
U
قایق پارویی
pulling boat
U
قایق پارویی
rowboat
U
قایق پارویی
rowboats
U
قایق پارویی
coble
U
قایق پارویی
cutter
U
قایق پارویی
kayak
U
قایق پارویی اسکیموها
kayaks
U
قایق پارویی اسکیموها
frigates
U
نوعی قایق پارویی
frigate
U
نوعی قایق پارویی
fasted
U
سریع السیر
fastest
U
سریع السیر
expresses
U
سریع السیر
expressing
U
سریع السیر
fast
U
سریع السیر
expressed
U
سریع السیر
express
U
سریع السیر
posthaste
U
سریع السیر
high speed
U
سریع السیر
fasts
U
سریع السیر
dinghy
U
قایق کوچک پارویی یابادبانی
proa
U
قایق پارویی وبادبانی اندونزی
dinghies
U
قایق کوچک پارویی یابادبانی
wherry
U
قایق سبک پارویی مسافری
speedway
U
جاده سریع السیر
keep pace
<idiom>
U
سریع السیر رفتن
flying
U
پردار سریع السیر
cannonball
U
سریع السیر حرکت کردن
pony express
U
پست سریع السیر قدیم
racer
U
مسابقه دهنده سریع السیر
racers
U
مسابقه دهنده سریع السیر
tallyho
U
کالسکه سریع السیر مسافری
storm boat
U
قایق سبک وسریع السیر
carvel
U
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
expressway
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressways
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
speedy
U
سریع السیر سریع
speediness
U
سریع السیر سریع
freight lighter
U
قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
whaleboat
U
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
special handling
U
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
barracudas
U
نیزه ماهی
needle fish
U
نیزه ماهی
gar
U
نیزه ماهی
green bone
U
نیزه ماهی
marlinespike
U
نیزه ماهی
lancelet
U
نیزه ماهی
barracuda
U
نیزه ماهی
marlin
U
نیزه ماهی
sea needle
U
نیزه ماهی
marlinspike
U
نیزه ماهی
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
motor torpedo boat
U
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
boats
U
کشیدن ماهی بداخل قایق
boat
U
کشیدن ماهی بداخل قایق
mooch
U
گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
piscatology
U
فن ماهی گیری
halieutics
U
ماهی گیری
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
creel
U
سبد ماهی گیری
creels
U
سبد ماهی گیری
angle
U
قلاب ماهی گیری
grizzly king
U
مگس ماهی گیری
fishing vessel
U
کشتی ماهی گیری
ledger bait
U
طمعه ماهی گیری
fishing line
U
ریسمان ماهی گیری
fosher boat
U
کرجی ماهی گیری
fishing boat
U
کرجی ماهی گیری
halieutic
U
وابسته به ماهی گیری
fish line
U
ریسمان ماهی گیری
angles
U
قلاب ماهی گیری
fyke
U
کیسه ماهی گیری
trotline
U
نخ قلاب ماهی گیری
galliot
U
کرجی باری یا ماهی گیری
common of piscary
U
حق ماهی گیری درابهای دیگری
nets
U
تور ماهی گیری و امثال ان
common fishery
U
حق ماهی گیری درابهای عمومی
net
U
تور ماهی گیری و امثال ان
night line
U
ریسمان ماهی گیری شبانه
nett
U
تور ماهی گیری و امثال ان
seine
U
تور بزرگ ماهی گیری
gimp
U
نوعی ریسمان ماهی گیری
common of fishery
U
حق ماهی گیری درابهای دیگر
purse seine
U
تور کیسهای برای ماهی گیری
gang hook
U
دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
kiddle
U
بند توردار برای ماهی گیری
gaff
U
قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
gaff
U
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
fence month
U
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
free fishery
U
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman
U
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
sinker
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
U
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole
U
نیزه پرش با نیزه
poles
U
نیزه پرش با نیزه
marine express
U
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
shallop
U
کرجی پارویی
pair oar
U
کرجی دو پارویی
row boat
U
کرجی پارویی
dingey
U
کرجی پارویی
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
dma
U
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
sea horse
U
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
U
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
skiff
U
کرجی پارویی کوچک
praam
U
کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
pinnace
U
کشتی کوچک پارویی
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
dma
U
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
galleass
U
کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
galley
U
کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
to pull any one across a river
کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
fish
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
U
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
mackerel
U
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fished
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppies
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
snap pass
U
پاس سریع با پیچش سریع مچ
grayfish
U
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
Brig
U
نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
sea calf
U
گوساله ماهی سگ ماهی
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pic
U
نیزه
lancer
U
نیزه زن
butt shaft
U
نیزه
lance
U
نیزه
javelin
U
نیزه
halbert
U
نیزه
shaft
U
نیزه
speared
U
نیزه
darted
U
نیزه
darting
U
نیزه
harpoons
U
نیزه
gavelock
U
نیزه
spearing
U
نیزه
lancing
U
نیزه
harpoon
U
نیزه
shafts
U
نیزه
spears
U
نیزه
lanced
U
نیزه
lances
U
نیزه
halberd
U
نیزه
dart
نیزه
spear
U
نیزه
pickerel
U
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
spear
U
نیزه دار
styliform
U
نیزه مانند
spontoon
U
نیزه کوتاه
lance
U
ضربت نیزه
sword bayonet
U
سر نیزه دم دار
lancer
U
نیزه دار
speared
U
نیزه دار
demilance
U
نیم نیزه
pikestaff
U
چوب نیزه
throwing the javelin
U
پرتاب نیزه
pole vaults
U
پرش با نیزه
jaculator
U
نیزه دار
javelin throw
U
پرتاب نیزه
javelin thrower
U
پرتابگر نیزه
jaculator
U
نیزه انداز
spearhead
U
نوک نیزه
spearheaded
U
نوک نیزه
spearheading
U
نوک نیزه
job
U
سوخمه سر نیزه
spearheads
U
نوک نیزه
jobs
U
سوخمه سر نیزه
spears
U
نیزه دار
javelineer
U
نیزه دار
pole vault
U
پرش با نیزه
styloid
U
شبیه نیزه
Recent search history
Forum search
1
deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1
tink and grow rich
2
این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2
این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2
interfereometry
1
مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1
Formation Process
1
wife is life life is knife knife kill the life
1
bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3
biotargeted
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com